به گزارش مشرق به نقل از آينده ،نزديکان بقايي مي گويند او در دو رشته مديريت و علوم اجتماعي تحصيل کرده است، اما تحصيلات اين مدير دولتي هم مانند سابقه شغلي اش در ابهام است. بقايي هرگز اظهار نظر روشني راجع به هيچ يک از اين دو مورد نکرده است. اما براساس گزارش يکي از رسانه ها که هرگز هم تکذيب نشد، او تنها ليسانس مهندسي IT دارد.
البته روايت رسانه هاي مستقل معتبر تر به نظر مي رسد. چرا که در معرفي بقايي مسئولان مختلف دولتي او را با پيشوند مهندس خطاب مي کنند؛ پيشوندي که مطمئنا براي فارغ التحصيلان مديريت و علوم اجتماعي به کار نمي رود. شايد بقايي هم در زمره مديراني قرار گيرد که مدرک تحصيلي آنها براي افکار عمومي مشخص نيست.
تنها سابقه اي که از بقايي در دست است و توسط خبرگزاري ميراث فرهنگي منتشر شد، حکايت از آن دارد که حميد بقايي تا سال84 حدود 18 سال شغل دولتي داشته است. 18 سالي که حداقل از 14 سالش کسي خبر چنداني ندارد و جز زمزمه هايي مبني بر اشتغال در وزارت اطلاعات گمانه ديگري وجود ندارد.
اما گفته مي شود بقايي در سمت هايي نظير مشاور انفورماتيک معاونت فني صدا و سيما، مدير طرح و توسعه سيستمهاي معاونت فني صدا و سيما، مشاور برنامهريزي و فناوري اطلاعات، معاونت فرهنگي اجتماعي شهرداري تهران، رييس مرکز انفورماتيک و فناوري اطلاعات، مديرعامل موسسه آموزش شهر سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران حضور داشته است.
اواخر دهه 70 و اوايل دهه 80 يعني روزهايي که هيچ حرف و سخني از شهردار شدن محمود احمدي نژاد نيز نبود، اسفنديار رحيم مشايي در راديو پيام و راديو تهران رياست مي کرد و بقايي نيز در رکاب او يا مشغول به امور سايت راديو تهران بود و يا به مشايي مشاوره مي داد.
گذشته مبهم
اگرچه رصد کردن گذشته محمود احمدي نژاد کار سختي نيست، اما درباره مشايي اوضاع متفاوت است. او و حميد بقايي به دليل اشتغال در نهادهايي خاص، چندان جزيياتي از سمت و نحوه مديريت خود را در اختيار رسانه ها قرار نداده اند و گويي اين دو نفر از اوايل دهه 80 به يکباره وارد چرخه مديريتي ايران شده اند.
بنابراين شايد عاقلانه باشد که فعاليت هاي حميد بقايي را از همان دهه 80 واکاوي کنيم. البته درباره مشايي طي سال هاي اخير تا حد قابل قبولي اين مشکل مرتفع شده و حالا کمتر کسي است که نداند او در حوزه امور امنيتي - اطلاعاتي تجربه ويژه اي دارد.
از سابقه آشنايي بقايي با مشايي جز نزديکان اين دو، کمتر کسي خبر دارد. اما آنچه واضح است، آغاز همراهي رسمي و علني مشايي و بقايي در راديو تهران بوده است.
مشايي پس از خجسته و حرمي مدير راديو تهران شد. کارکناني که زمان رياست مشايي در راديو تهران در اين شبکه فعاليت مي کردند، خاطرات زيادي از حميد بقايي دارند.خاطراتي که از مشاور بودن بقايي آغاز و به مسئول سايت راديو تهران شدن مي رسد.
به هر روي با انتخاب محمود احمدي نژاد به عنوان شهردار تهران، مشايي نيز از جام و جم و ميدان ارگ راهي خيابان بهشت شد تا پس از مذاکره با شهردار جوان تهران به سمت رئيس سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران برسد. طبيعي بود که بقايي نيز با مشايي راهي شهرداري شود.
پس مسئول سايت راديو تهران با ليسانس مهندسي IT مسئوليت دفتر مشايي را به عهده گرفت تا رئيس دفتر رئيس سازمان فرهنگي هنري تهران شود.
آن زمان هنوز رئيس دفتر بودن شغل مهمي نشده بود. بنابراين باز هم بقايي در سايه مشايي ماند و هيچگاه در رسانه ها و مجامع عمومي مطرح نشد. آن زمان آغاز دوران شناسانده شدن مشايي بود و بقايي در نوبت ماند تا روزي يک پست مديريتي در خور را کسب کند.
صبوري زير سايه مشايي
بنابراين اسفنديار رحيم مشايي شانه به شانه شهردار خبرساز مي شد. شهردار که رداي رياست جمهوري پوشيد، مشايي هم همراهش بود. اسفنديار رحيم مشايي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري رفت.
صبر چهار ساله بقايي به پايان رسيد و او با حکم مشايي به قائم مقامي سازمان رسيد.
حالا بقايي هم مدير شده بود! مديري که رسانه ها با او مصاحبه مي کردند و نامش کم کم در حلقه ياران احمدي نژاد جاي مي گرفت.
بقايي به خوبي قدر اين موقعيت را دانست و هرچه مي گذشت، به مشايي نزديکتر مي شد. مشايي در گذرگاه هاي خطرناکي مثل راديو تهران بقايي را حمايت کرده بود و چه بسا اگر حمايت هاي شخص مشايي نبود، بقايي هرگز روياي مديريت را هم نمي ديد. چه رسد به واقعيت عياني نظير قائم مقامي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري!
پس به جا بود که بقايي قدردان محبت مشايي باشد و حالا که به قائم مقامي او منصوب شده بود، رئيس را ياري کند. اما آنان که در سالهاي 84 تا 88 رياست مشايي و قائم مقامي بقايي را رصد کرده اند، به نيکي مي دانند در مواردي تصميمات مشايي توسط بقايي رد مي شده و اين قائم مقام بوده است که تکليف نهايي را تعيين مي کرده است.
اين مساله اگرچه بازتاب بيروني چنداني نداشت، اما خبرنگاران حوزه ميراث و بدنه سازمان به خوبي اين موضوع را درک کرده اند و شواهدي هم براي آن دارند. شواهدي نظير نامه امضا شده توسط مشايي و بايکوت شدن بوسيله بقايي و ... اين شواهد تنها مي تواند دال بر اين باشد که اين دو دوست حداقل در يک مقطع زماني اختلافات مديريتي قابل توجهي داشته اند.
نوبت به بقايي رسيد
به هر روي احمدي نژاد رداي رياست دولت دهم را پوشيد و مشايي راهي نهاد رياست جمهوري شد. حالا نوبت بقايي بود که پله بعدي ترقي را طي کند. حميد بقايي به حکم رئيس دولت رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و امور گردشگري شد.
قرعه رياست بالاخره به نام بقايي افتاد تا دوباره تغييرات گسترده اي در بدنه سازمان به راه بيفتد. او در يکي از گام هاي نخستين طعنه اي به مشايي زد و در مراسم توديع و معارفه مدير روابط عمومي سازمان گفت: مسائل سياسي در سالهاي اخير فشار رواني خاصي را به اين سازمان وارد کرد و طبيعي بود که مشايي، رئيس سابق سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بهدليل نوع ارتباطي که با شخص آقاي احمدينژاد داشت، گاهي برخي اظهارنظرهاي ايشان، اثرات سياسي را بر مجموعه وارد ميکرد.
کنايه بقايي تنها تقابل او با مشايي نبود بلکه بقايي دو تن از نزديکان مشايي را نيز از سمت هايشان در سازمان ميراث فرهنگي برکنارکرد. عليرضا سجاد پور و ملک زاده دو معاون مشايي بودند که گفته مي شد با او نسبت فاميلي هم دارند. هر دونفر در دوره مسئوليت بقايي از سازمان خارج شدند تا گزينه مد نظر آقاي رئيس منصوب شود.
او البته توانست نمايندگان مجلس را که از مشايي کلافه شده بودند، قانع کند تا طرح تبديل سازمان ميراث فرهنگي به وزارتخانه مسکوت بماند تا به اين وسيله هم که شده خودي نشان دهد.
يک شغل ديگر تقديم به دوست مشايي
ديري نگذشت که بقايي به حکم احمدي نژاد با حفظ سمت به عنوان سرپرست دبيرخانه شوراي عالي مناطق آزاد منصوب شد تا به باشگاه چندشغله هاي نزديکان رئيس دولت بپيوندد.
از شهريور ماه سال گذشته که بقايي به اين سمت منصوب شده است تا کنون تقريبا تمامي مديران مناطق آزاد و ويژه افتصادي به دلايل مختلف تغيير کرده اند.
بقايي با اعمال تغييرات گسترده در اين سازمان ها افراد نزديک به خود را منصوب کرده است که البته منطقه آزاد کيش در اين ميان دو تغيير مديرعامل را تجربه کرده است.
هماي سعادت بالاي سر بقايي
هماي سعادت همچنان دور سر بقايي مي چرخيد و اين بار او سمت جديد و البته بسيار مهمي کسب کرد. رئيس سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور در امور آسيا منصوب شد.
محمود احمدي نژاد با صدور احکام جداگانه اي نمايندگان ويژه رئيس جمهور را در امور خاورميانه، آسيا، درياي خزر و افغانستان منصوب کرد.
در اين احکام اسفنديار رحيممشايي به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور در امور خاورميانه، حميد بقايي به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور در امور آسيا، محمدمهدي آخوندزاده به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور در امور درياي خزر و ابوالفضل زهرهوند به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور در امور افغانستان منصوب شدند.
اين موضوع واکنش هاي بسياري را از سوي مقامات عالي رتبه نظام در پي داشت تا اينکه محمود احمدي نژاد مجبور شد حکم خود را پس بگيرد و نمايندگان ويژه را به مشاورين خود تغيير نام دهد.
تعيين نمايندگان ويژه و رايزني هاي ديپلماتيک آنان باعث شد تا منوچهر متکي واکنش جدي نشان دهد و علنا با آنها مخالفت کند.امري که به زعم کارشناسان در عزل ناگهاني او از وزارت امور خارجه بي تاثير نبود.
اظهارات جنجالي:
بالا رفتن بقايي از پله هاي مديريتي باعث شد تا بقايي ناخواسته ارتباط بيشتري با رسانه ها داشته باشد و اظهارنظرهايي داشته باشد که بعضا با انتقاد رسانه ها و کنشگران سياسي و اقتصادي مواجه شود.
اگر بدبين نباشيم و نگوييم بازگرداندن منشور کوروش آن هم به صورت موقت به کشور در راستاي ادامه ملي گرايي هاي سريالي دولتمردان نبوده است، اما اظهار نظر بقايي در اين رابطه را نمي توان خارج از اين چهارچوب دانست.
احمدي نژاد کوروش زمانه
او در گفت و گو با يک هفته نامه اصولگرا پيرامون رونمايي از منشور، در جهت کسب مشروعيت دولت در ميان طبقه مياني جامعه گفت: اگر به کارهايي که آقاي احمدينژاد انجام داده دقت کنيم، ميتوانيم بگوييم آقاي احمدينژاد، کوروش زمان است. آقاي احمدينژاد با مواضعي که در مقابل آمريکا در سازمان ملل گرفته، به نوعي کوروش زمان است.
انتقاد به اظهارات مشايي
در حالي که به نظر مي رسد بقايي توسط مشايي به هرم مديران ارشد کشور راه پيدا کرده است، اما او به محض منصوب شدن به عنوان رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و امور گردشگري گفت: مسائل سياسي در سالهاي اخير فشار رواني خاصي را به اين سازمان وارد کرد و طبيعي بود که مشايي، رئيس سابق سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بهدليل نوع ارتباطي که با شخص آقاي احمدينژاد داشت، گاهي برخي اظهارنظرهاي ايشان، اثرات سياسي را بر مجموعه وارد ميکرد.
جهانگرد جاسوس!
حميد بقايي در همايش بينالمللي راه ابريشم گفت که سفر مارکوپولو سياسي بوده و هدف او اين بوده که غرب را در برابر شرق مطرح کند و شايد بتوان گفت سفر مارکوپلو جنبه جاسوسي داشته و هدف او جمعآوري اطلاعات براي غربيها بوده است زيرا جاده ابريشم براي آنها بسيار مهم بوده و از طريق آن استفادههاي اقتصادي زيادي داشتند.
پس از اظهار نظر رئيس سازمان ميراث فرهنگي چند هفته اي رسانه هاي داخلي و خارجي سرگرم نفي و اثبات اين موضوع بودند. موضوعي که نه دغدغه ما بود و نه مي شد آن را ثابت کرد.
قتل عام ارامنه و انتقاد شديد وزير خارجه وقت
اظهارات بقايي در کنفرانس "ايران پل پيروزي" که در هفتادمين سالگرد حمله به ايران بعد از جنگ جهاني دوم برگزار شده بود موجب شد تا وزير خارجه ترکيه در تماسي تلفني با منوچهر متکي خواستار توضيح ايران شود.
وي در اين کنفرانس ضمن ورود به مناقشه طولاني مدت ترک ها و ارامنه گفته بود: دولت امپراطوري عثماني صد سال قبل عليه گروهي از ارمنيها نسل کشي کرد.
اين اظهارات حميد بقايي معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع با استقبال گسترده مقامات ارمنستان مواجه شد.
پس از اين اظهار نظر بود که متکي در شديدترين موضع گيري خود گفت: مشخص نيست آقاي بقايي بر اساس کدام مسئوليت و از چه جايگاهي اينگونه سخنان نسنجيده را بيان ميکند، در حالي که هنوز آثار منفي اظهارات اخير ايشان که موجب بروز مشکل در روابط خارجي شد، از بين نرفته است.
با وجود اينکه اظهارات بقايي در خبرگزاري ايرنا انتشار يافته بود اما پايگاه اطلاع رساني دولت اعلام کرد نظرات وي به درستي منعکس نشده است.
پرده برداري از نطق انتخاباتي مشايي براي ناطق نوري
بقايي با حضور در جمع اعضاي جامعه وعاظ ولايي براي دفاع از مشايي گفت: در وزارت کشور مرد ميخواست که در سال 75 جلوي يک سري جريانات بايستد و در آنچنان فضايي، دفاع از ولايت هنر بود. سال 75 يعني پيش از انتخابات 76، آقاي مشايي که در وزارت کشور بود همه را جمع کرد و راجع به آقاي ناطق نوري براي آنها صحبت کرد که خيليها به او اعتراض کردند ولي آقاي مشايي گفت بايد نظر مقام معظم رهبري را تامين کنيم.
او تلاش بي اندازه اي کرد تا در اين نشست فضاي فکري حاضرين را به نفع مشايي تغيير دهد و در اين راه نه تنها به گفته هاي فوق بسنده نکرد بلکه از مظلوم و مستاجر بودن دوست ديرين خود نيز سخن گفت.
خودمان کتک خورده ايم
درپي حوادث 25 بهمن در کشور، تقريبا تمامي چهره هاي سياسي اصولگرايان مواضع شفاف خود را در مخالفت با وقايع کشور اعلام کردند اما اين موضع از سوي دولتمردان و در راس آنان محمود احمدي نژاد به آن شفافيت ديده نشد.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري و مشاور رئيس جمهور، انتقادات اخير به دولت در خصوص عدم موضع گيري در قبال حوادث پس از انتخابات به ويژه وقايع 25 بهمن را وارد ندانست.
بقايي در پاسخ به سوالي در مورد دليل عدم موضع گيري دولت نسبت به وقايع پس از انتخابات و انتقادات برخي اصولگرايان در اين مورد، اظهار کرد: اين از همان ايرادات بني اسرائيلي است، زيرا ما خودمان کتک خورده ايم؛ حال مي گويند چرا از خودتان دفاع نمي کنيد؟
وي از بيان پاسخ روشن خودداري کرد و با طرح سوالاتي افزود: حوادث سال 88 عليه چه کسي بود و نوک پبکان حملات در مقابل کجا بود؟ يعني شما فکر مي کنيد که دولت واقعا در اين مورد کوتاهي کرده و اين انتقادات وارد است؟
براي رياست جمهوري کانديد مي شوم، نمي شوم
او در آخرين اظهار نظر خود پيرامون شايعه کانديداتوري براي انتاخبات رياست جمهوري آينده اين موضوع را تکذيب نکرد اما وقتي با اصرار خبرنگار مصاحبه کننده مواجه شد به او گفت: زرنگ بازي در نياور.نه تاييد مي کنم نه تکذيب!
پس از بازتاب گسترده اين سخنان، بقايي براي خنثي کردن اثر منفي آن مصاحبه گفت: به هيچ عنوان قصد ندارم در انتخابات رياستجمهوري دوره يازدهم کانديد شوم. او اعلام کرد با خبرنگار مصاحبه کنند شوخي کرده است!
به هر روي حتي اگر بقايي در حال حاضر بر عدم کانديداتوري خود تاکيد کند او به واسطه نزديکي با مشايي و احمدي نژاد همواره به عنوان يکي از گزينه هاي آتي حاميان دولت براي تصدي رياست جمهوري مطرح مي شود.
با اين حال اگر روزي بقايي بخواهد براي رياست جمهوري يازدهم کانديدا شود بايد منتظر باشد تا کسي به سياق شيوه همين دولت عملکرد گذشته هاي نه چندان دورش را از بايگاني هاي صدا و سيما و ديگر ارگان هاي دولتي بيرون آورد. شايد به همين دليل بقايي مايل نيست خود را در معرض کند و کاوهاي اين چنين قرار دهد.